اخبار
خاطرات انقلاب خاطرات روزهای پر التهاب انقلاب اسلامی توسط برادر شهید صادقی یونسی

در ایام پر التهاب مبارزه مردم برای پیروزی انقلاب اسلامی صحنه های بی بدیلی می دیدم...دانش آموزی کنجکاو و پرسشگر بودم

برادر بزرگم طلبه بود و از صحبت های اش متوجه شدم تحولاتی بزرگ در پیش خواهد بود....از روحانی نمایی می گفت که فعالیت های طلبه ها را به بیرون از حوزه گزارش می داده و او هم حسابی از خجالتش در آمده...
از قم و تهران مهمانانی به منزل پدری می آمدند و ....یک شب منزل برادرم مرتضی صدای پرصلابتی را شنیدم ...رفتم داخل ...یک ضبط صوت قدیمی با نوارهای بزرگ مغناطیسی ....سخنرانی آیت الله خمینی را پخش می کرد ،برادرم رضا(شهید)و شوهر خواهرم و پسر عمه ام آنجا بودند ...نوارها را از تهران آورده بودند....حسین آقا (افسر نیروی هوایی)ساکن تهران بود... بعضی روزها می رفتیم مشهد و تانک ها به شهر چهره جنگی داده بودند و همه جا صدای الله اکبر و مرگ برشاه....دستم توی دست برادرم(شهید)بود،...او دبیرستانی بود و توی دبیرستان شان شلوغ کرده بودند و تظاهرات را به داخل شهر کشانده بودند...گاهی در مسیر رفتن به مسجد جامع(کتابخانه) کسی جلوی ما را (من و دکتر مجید صفدری) می گرفت
بگو خمینی هستی یا شاهی؟مجبور بودیم از کوچه پس کوچه هابرویم تا به بچه های قلدر .‌..برنخوریم
اما بلاخره گیر افتادیم

گفتند بگو جاوید شاه* من مجید گفتیم جاوید شاه ...چند قدم که دور شدیم گفتیم کدوم شاه؟ شاه ما خمینیه رهبر ما خمینیه *خنده کنان از محدوده دور شدیم

دوره ابتدایی در مدرسه خسروانی(طالقانی)خاطرات مبارزه مرحوم آیت الله کاشانی و دکتر مصدق را برای ملی کردن صنعت نفت آموزگاری به نام آقای شالچی با تمام ریزه کاری تعریف می کرد،ریاست مدرسه را جناب زیبایی عهده دار بود.

اهالی شهر فریمان شعار می دادند و کامیون روسی خاکی رنگ ژاندارمری در آن سو تر مراقب بود ...مردم فهیم فریمان شاخه گل به سربازان و درجه داران می دادند. شعار جالبی می دادند تظاهر کنندگان  برادر ارتشی چرا برادر کشی ...یک روز تظاهرکنندگان جمعا رفتیم دانشگاه فریمان(آزاد ایران)خیلی دانشگاه برای من جالب بود ،همبستگی با دانشجویان و شعار های علیه بختیار...بختیار بختیار منقل بافور و بیار...بختیار بختیار مزدور بی اختیار...

یک جوان خوش صدایی از استقبال میلیونی برای ورود امام می گفت(با صدای بلند و آهنگین)و یک سری عکس از حضرت امام توی دستش ...مردم هم می خریدند....راننده تاکسی معروف فریمان بخاطر خندان بودن و شوخ طبعی اش به نام گوهری برای آمدن امام از پاریس بصورت نمادین خیابان های اصلی فریمان را با جمعی از مردم تمیز و جارو و آب پاشی کردند....

قائمی فرد(کوتاه)از نماد فلزی تاج مانند فلکه امام رضا بالا رفت و تصاویر شاه و فرح و ولیعهد را به پایین کشید ....صدای تکبیر مردم بلند شده بود...الله و اکبر

 
حسن صادقی یونسی

 
امتیاز دهی
 
 

نسخه قابل چاپ
بيشتر